وساپا : اگر عرضه های حقوقی به این شکل نبود ، قیمت سهم حداقل 2500 بود .
فردا برای سهم روز مهمی است همان طور که در چارت دیده میشود بعد از برخورد به 2091 و 1964 و 1900 و 1874 تا حمایت 1750 سهم را رسانده اند ، به نظر نمیرسد به سمت پایین ضلع مثلث را بشکند، و تمایل دارد به طرف 1898 ریال حرکت کند اگر کنترل نشود به طرف مقاومت 1964 و 2027 تا هدف اول 2267 و 2615 . به احتمال 20% اگر به طرف ضلع پایین رفت حمایت 1702 که از محدوده 1750 تا 1702 حد ضرر فعال شده ، حمایت بعدی 1639 که هیجان خرید است .
خبر اول: رفع نگرانی از ذخایر کالاهای اساسی
خبر دوم: افزایش توان تسهیلاتدهی بانکها به تولید
خبر سوم: کاهش سرعت تورم
خبر چهارم: تداوم کاهش نرخ ارز
خبر پنجم: افزایش سقف وام مسکن
طی 9 ماهه منتهی به آذرامسال تولید انواع خودرو در کشور به 502 هزار و 273 دستگاه رسید.
یشنهاد «100 میلیون وامخرید» در بانکمسکن تعدیل شد، در بانکمرکزی به تصویب رسید
طرح موازی برای وام مسکن
تصویب سقف درخواستی بانکمسکن در کمیسیون اعتباری بانکمرکزی
در صورت موافقت شورای پولواعتبار وام خرید به 50 میلیون و وام ساخت به 60 میلیون تومان افزایش مییابد
حفارس : با برخورد به مقاومت 3217 سهم اصلاح میکند 2942 و 2617 حمایت است عبور از مقاومت 3249 با هدف 3750 . تا تحلیل بعد .
کروی : به نطر نمیرسد به حمایت 4000 برسد روند صعودی است عبور از 4700 با هدف 5000 و 5625 و 6250 توجه 5000 میتوند مقاومت بعدی باشد ، تحلیل دوم .
تصور ما معمولا این است که بلافاصله پس از خرید سهام، قیمت آن دیگر بالا نمیرود و پس از این که میفروشیم قیمت آن دیگر پایین نمیرود. این یک تصور عجیب و عموما نادرست است.
واقعیت این است که در یک روند صعودی، طبعا وقتی تمام کسانی که ممکن بود
ترغیب به خرید شوند، اقدام به خرید کردند و دیگر تعداد خریداران از
فروشندگان بیشتر نیست، تنها راه، حرکت بورس به سمت پایین خواهد بود. اما
اگر شما از آن دسته افرادی باشید که مسائل را با دید منطقی بررسی میکنند،
وقتی قیمت سهامتان کاهش مییابد، هیجان زده نمیشوید. بلکه با نگاه به
گذشته، به این نتیجه میرسید که قیمت این سهام نمیتوانست تا ابد رو به
افزایش باشد، در حالی که ارزش آن بدون تغییر باقی بماند. در این هنگام با
خود میاندیشید که کاهش قیمتها احتمالا روندی موقتی است. اما از این پس هر
روز این روند نزولی بیشتر و بیشتر میشود. بعد از این که این روند به مدت
یک هفته یا ده روز ادامه یافت، باز هم همان استدلال منطقی را که هنگام صعود
قیمتها داشتید تکرار میکنید.
اکنون با خود میاندیشید احتمال دارد
این روند نزولی تا زمان نامعلومی ادامه یابد اما درست همان روزی که اقدام
به فروش میکنید، پایان دوران رکورد فرا میرسد! زیرا شما تنها فردی نیستید
که در نهایت از ترس اقدام به فروش کرده اید شما نمونهای از یک فرد عادی
بودید و هر کس دیگری مثل شما هم اقدام به فروش کرده است. حالا که دیگر هیچ
سهامی برای فروش نمانده است، قیمتها دیگر نمیتوانند بیش از این تنزل پیدا
کنند و روند بازار برمیگردد.
روانشناسان میدانند که تقریبا تمام
انسانها در روزی از هفته تا اندازهای تحت تاثیر قرار میگیرند. در سرتاسر
جهان، احساسی که افراد در روز دوشنبه (اولین روز هفته در بازارهای غربی)
دارند، در روز چهارشنبه یا شنبه ندارند و این موضوع حتی نظر آنها در خصوص
خرید و فروش اوراق بهادار را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. با در نظر گرفتن
این حقیقت، آیا دوشنبه نمیتواند روزی باشد که به طور منطقی اکثریت افراد
اقدام به خرید سهام کنند؟ آنها قبلا مشغول عبادت بوده و از آرامشی معنوی
برخوردارند که نوعی شادمانی و چهارچوب ذهنی مثبت را در آنها ایجاد کرده
است.
علاوه بر آن، از آنجا که دوشنبه اولین روز یک هفته کاری جدید است،
تمام افراد این روز را سرشار از امید آغاز میکنند. اگر شما روز دوشنبه
خرید کنید همچنان که هفته شتاب میگیرد، سهام شما آماده پیوستن به آهنگ رشد
قیمتهاست. چه کار دیگری در این روز بیش از خرید سهام برای اغلب مردم امری
طبیعی خواهد بود؟ اما اگر شما کمی زیرک تر از اکثریت هستید پس از خود
میپرسید زیرکانه نیست که روز دوشنبه درست وقتی که سایرین در حال خریدن و
پیشنهاد خرید به قیمتهای بالاتر هستند اقدام به فروش سهام خود کنید.
باوجود
همه آنچه گفته شد حقیقت تلخ این است که دوشنبه در دراز مدت بدترین روز
هفته برای فروش و بهترین روز برای خرید سهام است. در یک بازار رو به ترقی
احتمال دارد در روز دوشنبه قیمتهای مناسبی برای خرید پیدا کنید. یک مطالعه
آماری که یک دوره سه ساله را مورد بررسی قرار داده، نشان داد که میانگین
قیمتهای لیست سهام داو جونز طی 71 دوشنبه تنها 40دلار افزایش یافته است.
به عبارت دیگر میانگین افزایش برای یک لیست نمونه سهام در تعداد زیادی از
دوشنبهها 96 سنت بود. همچنین تنزل قیمتها اغلب در روزهای دوشنبه شروع
میشود و به یک بحران در روزهای بعد ختم میشود. بدترین روزهای بحران
اقتصادی عظیم سال 1929 در روز سه شنبه ماه اکتبر و چهارشنبه ماه نوامبر
اتفاق افتاد.
البته به دلایل دیگری نیز میتوان اشاره نمود. مثل این که
معمولا در روز یکشنبه است که یک فعال بورس در منزل حضور دارد و همسرش
میتواند اوقات بیشتری را با او سپری کند. در نتیجه وقتی میبیند که او با
ناامیدی به صفحه مربوط به اخبار سهام چشمدوخته و سعی دارد از دل این ارقام
و اعداد به مفهومی دست یابد، بی مقدمه فریاد میزند: «خواهش میکنم همین
فردا از کار سهام دست بکش و دیگر در این مورد نگران نباش.» یا این که
میگوید، نامهای از پسرمان که در کالج است با این مضمون که باید پول
بیشتری برایشان فرستاده شود، دریافت شده. در همین حال، همسر معاملهگر به
او گوشزد میکند که نیاز به یک کت خز دارد یا دستگاه گرمایش خانه باید
تعویض شود. معاملهگردانان ما روز دوشنبه در راه خانه به دفتر، به این فکر
میکند که چگونه میتواند تمام این خواستهها را برآورده سازد.
جواب این است: «مقداری از سهامت را بفروش».
بگذارید
یک نمونه رایج دیگر را مرور کنیم. وقتی فکر میکنید زمان رسیده که بخشی از
سهام خود را بفروشید، به لحاظ منطقی بدیهی است که باید سهامی را که قیمت
آن به شدت بالا رفته بفروشید و سهامی را که هنوز ترقی نداشته نگاه دارید.
استدلال
زیادی لازم نیست تا متوجه شوید سهامی که بیش از همه افزایش قیمت داشته اند
احتمال ریسک بالایی دارند، اما سهامی که بدون تغییر مانده اند احتمال تنزل
قیمت کمتری دارند. بنابراین اگر آنهایی را که رو به ترقی دارند بفروشید و
سایر سهام خود را نگاه دارید، وقتی آنهایی که راکد بودهاند نیز افزایش
قیمت پیدا کنند، این تصمیم در مجموع برایتان سودآور خواهند بود. تنها مشکلی
که وجود دارد این است که چنین استدلالی گرچه منطقی است اما اغلب نادرست از
آب در میآید. علت افزایش قیمت برخی از سهام احتمالا رشد و توسعه صنعتی
بوده که این شرکت نماینده آن است. در نتیجه، احتمال افزایش قیمت این سهام
بیش از بقیه است. همین طور سهامی که بدون تغییر مانده معمولا از ضعفی
بنیادین رنج میبرد. اما شما زمانی که مجبور هستید به خاطر کسب سود، سهامی
را بفروشید، طبیعتا تمایل دارید سودآورترین سهام خود را به فروش برسانید و
سهام کمبازده را حفظ کنید. لذا با خود میگویید: «آنهایی را میفروشم که
بیش از پولی که برایشان پرداخته ام برایم سودآوری داشته باشند و بقیه را
نگاه دارم تا آنها هم بازدهی خود را نشان دهند.» از آنجا که شما عادت دارید
به نتایج منطقی برسید، در نتیجه سهامی را میفروشید که بیشترین سوددهی را
برای شما داشتهاند و آنهایی را نگاه میدارید که احتمال سقوط ارزش آنها
بیش از ترقی قیمتشان است.
سرانجام درمییابید که مشتی سهام بیارزش
را برای خود نگاه داشتهاید و سهامی که فروختهاید بیشتر رشد کردهاند.
سهامدار بیتجربه که صد فقره سهام از قرار هر سهم 15 دلار دارد، به گونهای
منطقی با خود میاندیشد. «خوب، حتی اگر قیمت این سهام به صفر برسد، من
حداکثر 1500 دلار زیان خواهم کرد.» اما اگر این فرد به جای یکصد سهام به
قیمت 15 دلار، 10 سهم به ارزش هر سهم 150 دلار داشت، در وضعیت ایمن تری
قرار میگرفت. سهامی که قیمت آن 15 دلار است، احتمال خیلی بیشتری وجود دارد
که ارزش آن یک شبه به 10 دلار نزول کند. اما احتمال این که سهام 150 دلاری
در نوسانات بورس به 100 دلار تنزل کند، براساس مطالعات آماری خیلی کمتر
است. گذشته از این حقیقت که سهام گرانتر، از ارزش بیشتری برخوردارند (که
اگر غیر از این بود قیمت آنها بالا نبود) این سهام سوی افرادی خریداری
میشود که دارایی چندانی ندارند؛ یعنی همان کسانی که به راحتی هراسان
میشوند و در شرایط تنش روانی به سرعت سهام خود را زیرقیمت میفروشند.
براساس یک نتیجهگیری منطقی دیگر، احتمال تنزل قیمت سهام پررونق کمتر از
سهام بیرونق است.
یک سرمایه گذار طبیعتا مایل به نگهداشتن سهامی است که
سود خیلی زیادی عاید وی کند، این طور نیست؟ اما شاید در خلال بازار پررونق
چند سال اخیر، به این نکته توجه کرده باشید که در دوران افت قیمتها،
سهامی که به بهترین نحوه عمل کرد، همان سهام کم رونق بود. تنها کسانی که
هرگز بدون اراده خودشان و تحت تاثیر ترس و هراس اقدام به فروش سهام خود
نمینمایند، همان سهامداران عمدهای هستند که قادرند سهام خود را نگاه
دارند تا در آینده از آنها سود ببرند و توجهی به بازدهی فوری آن ندارند،
همان کسانی که وقتی نرخ مالیات بر درآمد هنوز بالاست، سودهای اندک را ترجیح
میدهند.
با توجه به مطالب فوق به این نتیجه میرسیم که عمل کردن بر
اساس قواعد منطقی در بورس در برخی موارد بسیار مخاطرهآمیز است. خوب پس
شاید بهترین کار عمل کردن به توصیه کسانی باشد که در این زمینه نسبت به شما
از اطلاعات بیشتری برخوردارند. کارگزار شما میتواند در زمره این افراد
باشد، زیرا او تمام مدت در حال معامله سهام است و این کار در واقع حرفه
اوست.
با این همه تجربه نشان داده است که پیروی از توصیههای کتبی یا شفاهی کارگزار بورس راهی است که به شناسایی سودهای بالا ختم نمیشود. اول اینکه یک کارگزار برای شما صرفا یک همقطار است که از طریق هوش و ذکاوت خود امرار معاش نموده و صرفا بر مبنای نشانههای موجود حرکت میکند. او معمولا فردی با ذکاوت، مودب و قابل قبول است و این استعداد را دارد که افرادی دوست داشتنی و یک جور استخدام کند، اما اغلب به قدری در جزئیات غرق میشود که نمیتواند اوضاع موجود را با دید وسیع تری تحلیل کند و اگر هم تحلیل خوبی از سهام پر پتانسیل داشته باشد، طبیعی است که برای مشتریان بزرگتر خود این خرید را انجام میدهد. پس بهتر است به جای توسل به توصیهها و شنیدهها به خودتان متکی باشید. نقل از دانشکده بورس ارز .
رشد سال جاری بازار سرمایه تا پایان سال وهمچنین در سال ۹۳ ادامه خواهد داشت.
محسن عباسلو، مدیر عامل کارگزاری ارگ هومن در گفت و گو با پایگاه اطلاع رسانی بازار سرمایه (سنا)، درباره عملکرد ۹ ماهه بازار با تاکید بر اینکه شرکت های بورسی قطعا گزارش های ۹ ماهه خوبی را منتشر خواهند کرد، گفت: ثبات نرخ ارز اتفاق مثبتی بود که باعث شد تا شرکت های بازار سرمایه عملکردهای خوبی داشته باشند.این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه پس از مذاکرات و توافق هسته ای بازار دغدغه کاهش قیمت ارز را داشت، گفت: ثبات نرخ ارز و کاهش آن با شیب ملایم از بهترین اتفاق هایی بود که برای شرکت های بازار سرمایه در سال جاری رخ داد.وی با اشاره به اینکه گزارش های ۹ ماهه شرکت ها قطعا خوب خواهد بود، گفت: چشم انداز بازار سرمایه تا پایان سال و همچنین برای سال آینده مثبت است.وی با اشاره به اینکه قیمت ارز در بودجه سال بعد کمی بالاتر از سال جاری است، افزود: در صورتی که برخی ابهام های بودجه مثل نرخ خوراک پتروشیمی ها، نرخ حامل های انرژی و عوارض دولتی برطرف شود بازار سرمایه با قدرت در مسیر صعودی حرکت خواهد کرد.عباسلو با اشاره به اینکه پیش بینی می شود بازار سرمایه در سال آینده روند بهتری نسبت به سال جاری داشته باشد، گفت: پیش بینی می شود، روند کاهش تحریم ها سال آینده ادامه خواهد یافت که این امر می تواند شرایط بازار را نسبت به سال جاری بهبود بخشد.به گفته مدیر عامل کارگزاری ارگ هومن شرکت های صادراتی با وجود تحریم ها به سختی اقدام به صادرات محصولاتشان می کردند و هزینه صادرات کالا افزایش پیدا کرده بود اما با رفع تدریجی تحریم ها این شرکت ها با افزایش حجم فروش صادراتی و افزایش سودآوری مواجه می شوند.